اولین مدیرعامل کاملا فوتبالی در لیگ برتر ایران!
در ادامه پوست اندازی نیمکتهای لیگ برتر و روی کار آمدن مربیان جوانی که بعضا هنوز دوران فوتبال حرفهای شان به پایان نرسیده است، موج تغییرات به اتاق های مدیریت هم رسید و اکبر محمدی رییس کمیته جوانان فدراسیون فوتبال ایران ، به عنوان مدیرعامل جدید باشگاه پیکان انتخاب و منصوب شد.
به گزارش صحرانیوز ، در حالی که کارخانه ایرانخودرو به دلیل بازنشستگی حمیدرضا گرشاسبی ناچار به پایان همکاریاش با این مدیر قدیمی و پرسابقه بود، جانشین او را بلافاصله انتخاب کرد و در اقدامی منحصر بفرد یک چهره فوتبالی و دانشگاهی ۴۶ساله را از درون خانواده این رشته به مدیرعاملی برگزید که در نوع خود در فوتبال رابطه مند و پرحاشیه ایران کم سابقه است.
اکبر محمدی که از سال گذشته عهده دار ریاست کمیته جوانان فدراسیون شده بود و حدود دوماه پیش با حکم مدیرعامل کارخانه ایرانخودرو به عنوان تنها عضو فنی هیات مدیره به پیکان پیوسته بود، از این پس به عنوان مدیرعامل جدید باشگاه پیکان فعالیت خواهد کرد.
این مدرس رسمی ایافسی و مربی ۴۶ساله فوتبال که غیر از کسب مدرک حرفهای مربیگری از فیفا، سابقه هدایت تیمهای ملی نوجوانان و جوانان فوتبال ایران و همچنین سابقه سرمربیگری تیمهای پاس همدان و خونهبهخونه بابل را دارد قرار است در لیگ بیستم به عنوان مدیرعامل باشگاه پیکان در این پست فعالیت کند.
تغییر تاکتیک در صندلیهای مدیریتی بعداز جوانگرایی روی نیمکتها
فوتبال ایران طی چندماه گذشته پوست اندازی را با کنارگذاستن مربیان تکراری و امتحان پس داده از راس تیمهای سطح اول خود آغاز کرده است و در کمتر از یکسال تقریبا به جز یک مورد استثنا، هیچ مربی قدیمی و سالخوردهای نتوانسته جای خود را حفظ کند. اما این روند در پستهای مدیریتی که منشا اصلی تصمیمگیریها و برنامههاست رخ نداده بود.
این انتصاب درحالی از سوی مقیمی رییس بزرگترین کارخانه خودروسازی ایران در امور ورزشی صورت گرفته که طی سالهای اخیر سیل انتصاب های عجیب و غریب و غیرمرتبط از سوی وزارتخانههای مختلف به خصوص وزارت ورزش، در فوتبال ایران پیامدهای زیانباری به همراه داشته و عواقب صدور احکام غیرتخصصی برای مدیران ناکارآمد از حوزههای اقتصادی و سیاسی گرفته تا شهری و عمرانی، اکنون دامن فوتبال کشور را در محافل بین المللی گرفته است.
فوتبال به حیاط خلوت مدیران دولتی و مجلسی و شورای شهری بدل شده است و مدیران گمنام در ویترین فوتبال، مثل قارچ در راس باشگاهها و فدراسیونها سبز میشوند!
دو تیم دولتی استقلال و پرسپولیس اکنون با میلیونها دلار بدهی به مربیان و بازیکنان خارجی در بحران ورشکستگی به سر میبرند و هر روز خبر محرومیت و محدودیت آنها به دلیل ضعف مدیریت به افکار عمومی مخابره میشود. انتصابهای بحثبرانگیز وزیر ورزش و عزلونصبهای پرتعداد او در هیاتمدیره سرخابی اکنون رکوردی بیسابقه برجای گذاشته است و بیش از ۶۰ مدیر جدید و ناشناخته سر از کرسیهای مدیریتی محبوب دو باشگاه درآوردهاند. مدیرانی بیحاصل و بدون بازده که چندصباحی خود را در رسانهها معروف میکنند و مسافر سفرهای خارجی دو تیم میشوند و سپس جای خود را به مهره بعدی سلطانیفر و مدیران بالادستش در دولت میدهند.
آیا انتصاب مدیران فوتبالی باسواد هم مثل مربیان جوان ، مد میشود؟
اکبر محمدی جزو معدود چهرههای برجسته فوتبال ایران است که تحصیلات دانشگاهی اش را تا رده دکتری در دانشگاه معتبر تربیت مدرس دنبال کرده است و به رغم جوانی در کارنامه کاریاش قهرمانی آسیا با کشف استعدادهایی نظیر سردار آزمون و علیرضا جهانبخش به چشم میخورد.
باید دید محمدی به عنوان یک مدیر کاملا فوتبالی، در این آزمون چه کارنامه و عملکردی از خود به جای خواهد گذاشت و آیا فرصت کافی برای پیادهسازی ایدهها و برنامههایش خواهد داشت یا خیر؟
به نظر میرسد توفیق وی میتواند دروازه ورود سایر تحصیلکردههای فوتبال به عرصه مدیریت را فراهم کند هرچند باید توجه داشت محمدی پیش از این در سازمان ورزش شهرداری تهران و فدراسیون فوتبال تجارب مدیریتی پایه را گذرانده و به یکباره مدیرعاملی یک باشگاه لیگ برتری را برعهده نگرفته است. نمونهای که قبلا درباره ابراهیم شکوری رخ داد و این جوان بدون هیچگونه سوابق مدیریتی جدی، سرپرست غیرقانونی دبیرکلی فدراسیون فوتبال شد که دوره سیاهی را در فوتبال ایران به اتفاق تاج و ساکت رقم زدند.
سالهاست که از چهره برجستهای همچون علی دایی خواسته میشود که جای سروکله زدن کنار زمین چمن، به سطوح مدیریتی کوچ کند تا شاید اعتبار پایمال شده فوتبال ایران در آسیا و دنیا را اعاده نماید اما دایی گویا هنوز به این نتیجه نرسیده و بیکاری یک فصل اخیر هم او را برای تغییر شیوه مجاب نکردهاست. او البته بابت حمایت و اعتقاد مدیران ارشد هنوز مطمئن نیست و شاید با تضامین جدی راضی شود.
تخصص به جای توصیه ، ضابطه جایگزین رابطه
در این میان از اقدام متفاوت مقیمی هم نباید غافل شد که برخلاف رویه روال مرسوم مدیران گذشته ایرانخودرو، اداره باشگاه قدیمی و ریشهدار پیکان را به گزینههای تکراری و گردشی نسپرد و تخصص را به رابطه و توصیههای قابل پیشبینی ترجیح داد.
متاسفانه در ترکیب هیات مدیره باشگاههای پرتعداد دولتی، گاهی حتی یک چهره ورزشی هم دیده نمیشود و این تاسفبار است. در لیگ برتر فوتبال ایران به غیر از پرسپولیس و استقلال، تیمهای فولاد مبارکه سپاهان و ذوبآهن از استان اصفهان، نفت آبادان، فولاد، نفت مسجدسلیمان از استان خوزستان، مس رفسنجان و گلگهر سیرجان از استان کرمان، پارس جنوبی جم از استان بوشهر، آلومینیوم اراک از استان مرکزی، پیکان و سایپا از استان تهران و … ، همگی دولتی محسوب میشوند و بودجه شان از بیت المال تامین شده است اما متاسفانه پیش ازاین انتصابها این مجموعهها تابع اصول و نظام مدون و شایستهسالار نبوده اند به نحوی که شانس به ندرت به ورزشیها رو میکرد و مدیران ناآگاه و بیگانه با فوتبال و ورزش، جایگاهها را اشغال میکردند. خرید بازیکنان و مربیان بنجل و درجه چندم خارجی و عقد قراردادهای استعمارگونه تنها بخشی از زیان هایی است که بخاطر غییت فوتبالیها در سطوح مدیریت به باشگاهها و فدراسیون ما تحمیل شده است.
باید دید آیا از ضربات گذشته درس گرفتهایم و با بکارگیری مدیران جوان و پرانگیزه فوتبالی در صدد جبران برآمدهایم یا این مورد تنها یک جرقه است و سیاسیون اجازه تقسیم کرسیهای مدیریتی فوتبال را به فوتبالیها نخواهند داد.
نویسنده: بهنام شریفی