- کد خبر : 256
- تاریخ انتشار : 2019/11/10 نسخه چاپی :
- اندازه فونت :
داستان پنج برادر/برادران لاریجانی و کناره گیری از سیاست
به گزارش صحرانیوز : جبهه ی پایداری، تحت عنوان شورای مشورتی اصولگرایان قم مدعی میشود که برای انتخابات مجلس، برای لاریجانی شانسی قائل نیست پایداریچیهای قم در یک حرکت ایذایی حتی زاکانی را مقدم بر علی اردشیر لاریجانی معرفی میکنند! اما برخی از چهرههای نزدیک به لاریجانی از جمله فرید مدرسی و محمد مهاجری معتقدند اساساً لاریجانی رزومه و برنامه ای برای بودن یا نبودن در انتخابات مجلس یازدهم به هیچ حزب و دسته و گروهی و در هیچ استان و شهرستانی ارائه نداده است! مهاجری حالا از تصمیم لاریجانی برای کنارهگیری از سیاست آن هم از یک سال قبل سخن به میان آورده و اما هرچه باشد باید کم کم شنونده ی غزل خداحافظی یکی از مستمرترین، مستدامترین و بانفوذترین سیاسیون ۴ دهه ی اخیر از دنیای سیاست بود! غزل خداحافظی که باید جمع بسته شود زیرا این علی اردشیر لاریجانی نیست که از قدرت و سیاست فاصله میگیرد بلکه این لاریجانیها هستند که بعد از دورانی پر حضور و پرفروغ! اینک نه اندک اندک که ناگهان کم و کمرنگ تر از همیشه شده اند.
> مازندرانیهایی برخاسته از نجف و قم
خانواده لاریجانی از روستای «پردمه» لاریجان در هفتاد کیلومتری آمل، مازندران ریشه میگیرد. پدر بزرگوارشان مدتها در نجف اقامت داشت. سه برادر اول متولد نجف و دو برادر دیگر متولد قم هستند. پدربزرگ مادری آنها محسن اشرفی است که از اشخاص مشهور بهشهر بودهاست. به گفته علی مطهری: «رسمیدر ازدواجهای پسران آیتالله آملی بود که از خانوادههای اصیل و شناخته شده عروس میگرفتند.» علی لاریجانی با خانم فریده مطهری فرزند پنجم استاد شهید مرتضی مطهری، صادق لاریجانی با دختر آیتالله حسین وحید خراسانی، باقر لاریجانی با دختر آیتالله حسن حسنزاده آملی ازدواج کردهاند.
این برادران دارای تحصیلات حوزوی هستند و جز باقر و فاضل تا سطح و خارج تحصیل کردهاند. محمدجواد لاریجانی: دکترای منطق ریاضی از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، علی لاریجانی: دکترای فلسفه از دانشگاه تهران، باقر لاریجانی: دکترای فوقتخصص رشته غدد و متابولیسم از دانشگاه علوم پزشکی تهران، صادق لاریجانی: حوزه علمیه قم. فاضل لاریجانی: دکترای فیزیک دانشگاه لندن.
> لاریجانیها؛حزبی یکپارچه و خانوادگی؟!
به نوشته «المجله» میتوان لاریجانیها را حزبی یکپارچه و خانوادگی توصیف کرد. آنها خود را در تقابل با اصلاحطلبان «منادی سنت گرایی دینی و منجی اصولگرایان» میدانند. به نوشته این مجله این برادران با وجود اختلافات سیاسی هر هفته در منزل پدری خود جمع شده و «گعده» میگیرند. به گفته ی فریده فرهی، استاد دانشگاههاوایی با این که حضور خانوادگی در عرصه ی سیاست ایران کمیاب نیست، ویژگی ممیزه لاریجانیها تعداد برادران و همسویی ایدئولوژیک و قرار دادن خود در معرض فرصتها است. در همین حال امیر محبیان این خانواده را دارای روحیه دیپلماتیک میداند.
> این ۵ برادر…
محمدجواد بزرگترین پسر خانواده لاریجانی است که برخی او را جنجالیترین عضو این خانواده نیز میدانند. اگرچه نظریههای او در فلسفه و منطق ریاضی بعضاً شهرت بینالمللی دارد اما بهجز دانشجویان دکترای ریاضی، دیگران او را به عنوان یک چهره شاخص در عرصه سیاست و دیپلماسی میشناسند. او پس از بازگشت پدرش از نجف و اتمام دبیرستان، وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در حالی که ملبس به لباس روحانیت بود، دوره مهندسی الکترونیک را در دانشگاه صنعتی شریف گذراند و پس از پایان دوره مهندسی به دانشگاه برکلی در کالیفرنیا رفت و مدرک دکترای ریاضیات را از آنجا گرفت. مهمترین تفاوت فاضل با دیگر برادرانش در این است که کنج آرامش گزیده و در تیررس مناصب کلان سیاسی قرار نگرفته است. با این حال تجربه تحصیل و بعدها مسئولیت فرهنگی در فراسوی مرزها، او را به یک کارشناس دیپلماسی نرم تبدیل کرده است.
صادق لاریجانی سومین فرزند «حاج میرزاهاشم آملی» است. او که از سال ۵۶ وارد حوزه علمیه شده بود، از سال ۶۸، پس از تدریس سطح، به تدریس خارج اصول و خارج فقه پرداخت و سپس به عضویت هیات علمیدانشگاه قم در آمد. آیتالله صادق آملی لاریجانی در دی ماه ۹۷ پس دو دوره ریاست بر قوه قضائیه از سوی رهبر معظم انقلاب به سمت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
کوچکترین برادر لاریجانیها برخلاف دو برادر بزرگترش، مسیری همچون فاضل در پیش گرفت و راه سیاست نپیمود. او به جای ورود به دنیای سیاست، به وادی طب پا نهاد.
> علی؛ دیپلمات و رئیس
اصالتاً مازندرانی، متولد نجف، ساکن تهران و نماینده ی قم! هرچه محمدجواد راه ثابت دیپلماسی را در تمام مشاغل خود دنبال کرد، علی مناصب گوناگونی را تجربه کرد. او پس از کنارهگیری سیدمحمد خاتمیدر اواخر دولت اولهاشمیرفسنجانی، وزارت ارشاد را قبول کرد و پس از نزدیک به ۲ سال با حکم رهبری به صدا و سیما رفت تا جایگزین برادر رئیسجمهور وقت شود. اگر چه برخی از آنچه «صداوسیمای لاریجانی» میخواندند، انتقادها داشتند، اما او در صدا و سیما خوش درخشید.
درسال ۸۳ که لاریجانی از این سازمان بزرگ رسانهای خداحافظی کرد، اعتماد رهبری به علی لاریجانی باعث شد که او در آن زمان یکی از دو نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی نیز به شمار آید؛ شورایی که از سال ۸۴ با قبول دبیری آن نشان داد ظرفیت بالایی در جمع کردن پروندههای مهم امنیت داخلی و بینالمللی نیز دارد. او به خوبی مذاکرات هستهای را در کسوت یک دیپلمات پیش برد و از طرف غربی امتیازات جدیدی گرفت. نقش آفرینی در بحران عراق و مسائل خاورمیانه، دولتمردان خارجی را به نقش تاثیرگذار او واقف کرد.
> اگر لاریجانی مذاکره کننده باقی مانده بود
در همین دوره بود که محوریت دیپلماسی از وزارت خارجه به شورای عالی امنیت ملی نقل مکان کرد و او بود که بار دیگر نشان داد که این افرادند که به مناصب، شان میبخشند. اگرچه در پائیز ۸۶ و با تعمیق اختلافات با رئیسجمهور ـ احمدی نژاد ـ، از دبیری شورا کنارهگیری کرد اما به جد معتقدیم اگر شخصی به جز محمود احمدی نژاد بر کرسی ریاست جمهوری اسلامیایران تکیه زده بود، چهرههایی چون سعید جلیلی هرگز رنگ شورای امنیت ملی و جایگاهی در حد مذاکره کننده اصلی هسته ای به خود نمیدیدند! در همین راستا، برخی معتقدند اگر لاریجانی همچنان بر اریکه ی شورای امنیت ملی قرار داشت و شخص اصلی مذاکره کننده ی هسته ای باقی مانده بود، چه بسا توافقات هسته ای بسیار زودتر از ۱۲ سال به نتیجه رسیده بود!
او سه ماه بعد از پاییز ۸۶ به درخواست مراجع تقلید از قم نامزد مجلس شد و پس از آن دو رکورد به جا گذاشت؛ بیشترین رای ریاست در تاریخ مجلس و اولین رئیس مجلسی که از حوزهای غیر از پایتخت به ریاست مجلس میرسد.
> فراز و فرود سیاسی طی ۱۲ سال…
او را در فصل بندیها و تعاریف؛ سیاستمداری محافظه کار میدانند. از معدود اصولگرایانی است که مورد حمایت اصلاح طلبان نیز قرار گرفته است.
در همه ی ۱۲ سالی که رئیس مجلس شورای اسلامی بوده بیشترین درگیریها را با دولت احمدینژاد و شخص محمود احمدی نژاد داشته است. دعواهای علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد هر چه بیشتر شد شخصی تر نیز شد و در این میان یک اسم میان محمود احمدی نژاد و علی اردشیر لاریجانی پررنگ تر از همه نامها بود؛ فاضل لاریجانی!
در قم و کرج سخنرانی او یا لغو شد یا به تشنج کشیده شد! در قم اوضاع خراب تر هم بود و حتی کار به پرتاب مُهر هم رسید!
علی لاریجانی علی رغم تمامی انتقادات؛ همواره « برجام » را یک « تصمیم خوب » دانسته است. او از فعالیتهای موشکی ایران قاطعانه دفاع میکند و همواره بر افزایش تعداد زنان نماینده مجلس تاکید داشته است.
قرائن و شواهد چنین نشان میدهد که بیشترین حمایت را از دولت حسن روحانی به عمل آورده است. یکی از قابل تامل ترین تعابیر سیاسی به کار رفته از سوی علی لاریجانی؛ «دموکراسی شتری» است! او پس از آن که با اسب و شتر به مردم معترض مصر حمله کردند در یک موضعگیری آشکار از این عبارت استفاده کرد. برخی موضع گیریها و بیانات او قابل تامل است از جمله انتقاد از برخی رد صلاحیتها و انتقاد از شورای نگهبان در قضیه سپنتا نیکنام.
ابلاغ پی در پی قوانین به محمود احمدی نژاد یکی از شواهدی بود که میتواند بر عمق اختلاف این دو چهره سیاسی صحه گذارد. اگرچه رابطه خوبی با محمود احمدی نژاد نداشت! بر عکس رابطه بسیار خوبی با حسن روحانی داشته و همچنان نیز دارد اما معمولاً در برابر سوال از روسای جمهوری مقاومت میکند.
بزرگترین تشکل سیاسی حامی علی لاریجانی، فراکسیون رهروان ولایت که معتدل تر از اصولگرایان نزدیک به پایداری هستند همواره از او حمایت میکنند.
یکی از جنجالی ترین حاشیههای سیاسی علی لاریجانی طی سالهای اخیر تصویری است از او که در کنار رئیس دولت اصلاحات دیده میشود.
آیا لاریجانیها به نقطه ی پایان رسیده اند؟!
حرفهای مهاجری اگر چه از انتخابات و تصمیمات اصولگرایان آغاز میشود اما در نقطه ی پایانی به تصمیم علی اردشیر لاریجانی آن هم از یک سال پیش منتهی میشود.
محمد مهاجری روزنامه نگار اصولگرا با اشاره به اینکه مهمترین مساله این روزهای اصولگرایان دستیابی به لیست مشترک برای انتخابات مجلس یازدهم است، میگوید:« آنها خیلی علاقه ندارند که اطلاعات مربوط به فعالیت آنها به بیرون درز کند، اما رقابت درونی سنگینی برای سهمخواهی در میان این جریان وجود دارد. جبهه پایداری و اصولگرایان سنتی تلاش میکنند تا سهم بیشتری از لیستهای انتخاباتی بدست آورند. جریان مستقل اصولگرا هم وضعیت مشخصی نداشته و اطلاعات دقیقی هم از آنها نیست.»
وی خاطرنشان میکند: «جریان رفتارهای خاص و بداخلاق یک تهدید برای اصولگرایان محسوب میشوند. آنها سعی میکنند با رفتارهای خاص، سایر اصولگرایان را مطیع خود کرده و آنها را ساکت کنند. آنها با شعارهای به ظاهر انقلابی و ارزشی، به دیگران تهمت زده و با دروغ بستن به دیگران، خود را مطرح میکنند. این تهدید از ۲۲ سال پیش برای اصولگرایان وجود داشته است.
این فعال رسانهای اصولگرا همچنین درباره احتمال ارائه لیست مشترک از سوی اصولگرایان تصریح دارد: « شورای نگهبان یار دوازدهم اصولگرایان است و ردصلاحیت میان آنها خیلی جدی نیست؛ بنابراین از الان با خیال راحت در حال تهیه لیستهای خود هستند. اعتقاد من این است که تندروهای جریان اصولگرا با کمترین زحمت میتوانند بر لیستهای اصولگرایان مسلط شده و جریان خردگرا اصولگرایی سهم کمتری بدست میآورند. » مهاجری با اشاره به اینکه جبهه پایداری با حمله به دولت و مخالفان خود تلاش میکند که فضای سیاسی کشور را به نفع خود کند، گفت: برخی و اندک اصولگرایانی علاقه دارند انتخابات با مشارکت کمتری برگزار شود تا آنها پیروز شوند، اما اگر میزان مشارکت مردم به ۶۰ درصد برسد، این جریان در مجلس یازدهم مسلط نخواهد بود.
وی درباره احتمال سرلیست شدن قالیباف در تهران میگوید: « اطلاع دارم که علی لاریجانی از یک سال پیش به نزدیکان خود اعلام کرده است که نامزد انتخابات مجلس یازدهم از هیچ حوزهای نخواهد شد؛ بنابراین در شرایط غیبت لاریجانی، مدعیانی برای جانشینی او در مجلس پیدا شده اند. قالیباف هم از مدتی قبل فعالیت انتخاباتی و رسانهای خود را آغاز کرده است و حضور او در برنامه تلویزیونی چند شب پیش یک برنامه کاملا تبلیغاتی و انتخاباتی بود که با رانت صداوسیما انجام شد.»
هر آمدنی قطعاً رفتنی به دنبال دارد! هر بودنی نبودنی و هر اوجی فرودی و هر فروغی؛ خاموشی! علی اردشیر لاریجانی با همه ی انتقاداتی که در ادوار مختلف در اطرافش وجود داشت از محافظهکاران معقولی است که همواره با درک درستی از شرایط موجود گام برداشته است و اما همه گفتارها و گمانه زنیها از پایان یک دوران برای خانواده ی لاریجانیها سخن به میان میآورد؛ خانواده ای که طی ۴ دهه ی گذشته همواره در جایی از سیاست، مدیریت و ریاست حضوری پر رنگ داشته اند و اما این خانواده با پایان ماموریت آیت الله صادق آملی لاریجانی در قوه قضائیه و پایان مجلس دهم و به تبع آن پایان حضور ۱۲ ساله در مجلس، اگر اتفاق غیر قابل پیش بینی ای نیفتد به تاریخ خواهد پیوست و تنها رد و نشانهای که میتوان امیدوارانه به انتظار آن نشست، دست به قلم بردن علی اردشیر لاریجانی و خاطره نویسی از دورانی است که او در ظهور و وجود آن نقشی غیر قابل اغماض داشته است. فی الحال باید مهر پایان را برای زدن به کارنامه لاریجانیها آماده کرد مگر آن که یکی از آن عبارتها و تعابیر شاذ سیاسی همچنان یکی از این ۵ برادر را که قطعاً علی است در عرصه سیاست و مدیریت کشور باقی نگاه دارد.
> مازندرانیهایی برخاسته از نجف و قم
خانواده لاریجانی از روستای «پردمه» لاریجان در هفتاد کیلومتری آمل، مازندران ریشه میگیرد. پدر بزرگوارشان مدتها در نجف اقامت داشت. سه برادر اول متولد نجف و دو برادر دیگر متولد قم هستند. پدربزرگ مادری آنها محسن اشرفی است که از اشخاص مشهور بهشهر بودهاست. به گفته علی مطهری: «رسمیدر ازدواجهای پسران آیتالله آملی بود که از خانوادههای اصیل و شناخته شده عروس میگرفتند.» علی لاریجانی با خانم فریده مطهری فرزند پنجم استاد شهید مرتضی مطهری، صادق لاریجانی با دختر آیتالله حسین وحید خراسانی، باقر لاریجانی با دختر آیتالله حسن حسنزاده آملی ازدواج کردهاند.
این برادران دارای تحصیلات حوزوی هستند و جز باقر و فاضل تا سطح و خارج تحصیل کردهاند. محمدجواد لاریجانی: دکترای منطق ریاضی از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، علی لاریجانی: دکترای فلسفه از دانشگاه تهران، باقر لاریجانی: دکترای فوقتخصص رشته غدد و متابولیسم از دانشگاه علوم پزشکی تهران، صادق لاریجانی: حوزه علمیه قم. فاضل لاریجانی: دکترای فیزیک دانشگاه لندن.
> لاریجانیها؛حزبی یکپارچه و خانوادگی؟!
به نوشته «المجله» میتوان لاریجانیها را حزبی یکپارچه و خانوادگی توصیف کرد. آنها خود را در تقابل با اصلاحطلبان «منادی سنت گرایی دینی و منجی اصولگرایان» میدانند. به نوشته این مجله این برادران با وجود اختلافات سیاسی هر هفته در منزل پدری خود جمع شده و «گعده» میگیرند. به گفته ی فریده فرهی، استاد دانشگاههاوایی با این که حضور خانوادگی در عرصه ی سیاست ایران کمیاب نیست، ویژگی ممیزه لاریجانیها تعداد برادران و همسویی ایدئولوژیک و قرار دادن خود در معرض فرصتها است. در همین حال امیر محبیان این خانواده را دارای روحیه دیپلماتیک میداند.
> این ۵ برادر…
محمدجواد بزرگترین پسر خانواده لاریجانی است که برخی او را جنجالیترین عضو این خانواده نیز میدانند. اگرچه نظریههای او در فلسفه و منطق ریاضی بعضاً شهرت بینالمللی دارد اما بهجز دانشجویان دکترای ریاضی، دیگران او را به عنوان یک چهره شاخص در عرصه سیاست و دیپلماسی میشناسند. او پس از بازگشت پدرش از نجف و اتمام دبیرستان، وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در حالی که ملبس به لباس روحانیت بود، دوره مهندسی الکترونیک را در دانشگاه صنعتی شریف گذراند و پس از پایان دوره مهندسی به دانشگاه برکلی در کالیفرنیا رفت و مدرک دکترای ریاضیات را از آنجا گرفت. مهمترین تفاوت فاضل با دیگر برادرانش در این است که کنج آرامش گزیده و در تیررس مناصب کلان سیاسی قرار نگرفته است. با این حال تجربه تحصیل و بعدها مسئولیت فرهنگی در فراسوی مرزها، او را به یک کارشناس دیپلماسی نرم تبدیل کرده است.
صادق لاریجانی سومین فرزند «حاج میرزاهاشم آملی» است. او که از سال ۵۶ وارد حوزه علمیه شده بود، از سال ۶۸، پس از تدریس سطح، به تدریس خارج اصول و خارج فقه پرداخت و سپس به عضویت هیات علمیدانشگاه قم در آمد. آیتالله صادق آملی لاریجانی در دی ماه ۹۷ پس دو دوره ریاست بر قوه قضائیه از سوی رهبر معظم انقلاب به سمت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
کوچکترین برادر لاریجانیها برخلاف دو برادر بزرگترش، مسیری همچون فاضل در پیش گرفت و راه سیاست نپیمود. او به جای ورود به دنیای سیاست، به وادی طب پا نهاد.
> علی؛ دیپلمات و رئیس
اصالتاً مازندرانی، متولد نجف، ساکن تهران و نماینده ی قم! هرچه محمدجواد راه ثابت دیپلماسی را در تمام مشاغل خود دنبال کرد، علی مناصب گوناگونی را تجربه کرد. او پس از کنارهگیری سیدمحمد خاتمیدر اواخر دولت اولهاشمیرفسنجانی، وزارت ارشاد را قبول کرد و پس از نزدیک به ۲ سال با حکم رهبری به صدا و سیما رفت تا جایگزین برادر رئیسجمهور وقت شود. اگر چه برخی از آنچه «صداوسیمای لاریجانی» میخواندند، انتقادها داشتند، اما او در صدا و سیما خوش درخشید.
درسال ۸۳ که لاریجانی از این سازمان بزرگ رسانهای خداحافظی کرد، اعتماد رهبری به علی لاریجانی باعث شد که او در آن زمان یکی از دو نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی نیز به شمار آید؛ شورایی که از سال ۸۴ با قبول دبیری آن نشان داد ظرفیت بالایی در جمع کردن پروندههای مهم امنیت داخلی و بینالمللی نیز دارد. او به خوبی مذاکرات هستهای را در کسوت یک دیپلمات پیش برد و از طرف غربی امتیازات جدیدی گرفت. نقش آفرینی در بحران عراق و مسائل خاورمیانه، دولتمردان خارجی را به نقش تاثیرگذار او واقف کرد.
> اگر لاریجانی مذاکره کننده باقی مانده بود
در همین دوره بود که محوریت دیپلماسی از وزارت خارجه به شورای عالی امنیت ملی نقل مکان کرد و او بود که بار دیگر نشان داد که این افرادند که به مناصب، شان میبخشند. اگرچه در پائیز ۸۶ و با تعمیق اختلافات با رئیسجمهور ـ احمدی نژاد ـ، از دبیری شورا کنارهگیری کرد اما به جد معتقدیم اگر شخصی به جز محمود احمدی نژاد بر کرسی ریاست جمهوری اسلامیایران تکیه زده بود، چهرههایی چون سعید جلیلی هرگز رنگ شورای امنیت ملی و جایگاهی در حد مذاکره کننده اصلی هسته ای به خود نمیدیدند! در همین راستا، برخی معتقدند اگر لاریجانی همچنان بر اریکه ی شورای امنیت ملی قرار داشت و شخص اصلی مذاکره کننده ی هسته ای باقی مانده بود، چه بسا توافقات هسته ای بسیار زودتر از ۱۲ سال به نتیجه رسیده بود!
او سه ماه بعد از پاییز ۸۶ به درخواست مراجع تقلید از قم نامزد مجلس شد و پس از آن دو رکورد به جا گذاشت؛ بیشترین رای ریاست در تاریخ مجلس و اولین رئیس مجلسی که از حوزهای غیر از پایتخت به ریاست مجلس میرسد.
> فراز و فرود سیاسی طی ۱۲ سال…
او را در فصل بندیها و تعاریف؛ سیاستمداری محافظه کار میدانند. از معدود اصولگرایانی است که مورد حمایت اصلاح طلبان نیز قرار گرفته است.
در همه ی ۱۲ سالی که رئیس مجلس شورای اسلامی بوده بیشترین درگیریها را با دولت احمدینژاد و شخص محمود احمدی نژاد داشته است. دعواهای علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد هر چه بیشتر شد شخصی تر نیز شد و در این میان یک اسم میان محمود احمدی نژاد و علی اردشیر لاریجانی پررنگ تر از همه نامها بود؛ فاضل لاریجانی!
در قم و کرج سخنرانی او یا لغو شد یا به تشنج کشیده شد! در قم اوضاع خراب تر هم بود و حتی کار به پرتاب مُهر هم رسید!
علی لاریجانی علی رغم تمامی انتقادات؛ همواره « برجام » را یک « تصمیم خوب » دانسته است. او از فعالیتهای موشکی ایران قاطعانه دفاع میکند و همواره بر افزایش تعداد زنان نماینده مجلس تاکید داشته است.
قرائن و شواهد چنین نشان میدهد که بیشترین حمایت را از دولت حسن روحانی به عمل آورده است. یکی از قابل تامل ترین تعابیر سیاسی به کار رفته از سوی علی لاریجانی؛ «دموکراسی شتری» است! او پس از آن که با اسب و شتر به مردم معترض مصر حمله کردند در یک موضعگیری آشکار از این عبارت استفاده کرد. برخی موضع گیریها و بیانات او قابل تامل است از جمله انتقاد از برخی رد صلاحیتها و انتقاد از شورای نگهبان در قضیه سپنتا نیکنام.
ابلاغ پی در پی قوانین به محمود احمدی نژاد یکی از شواهدی بود که میتواند بر عمق اختلاف این دو چهره سیاسی صحه گذارد. اگرچه رابطه خوبی با محمود احمدی نژاد نداشت! بر عکس رابطه بسیار خوبی با حسن روحانی داشته و همچنان نیز دارد اما معمولاً در برابر سوال از روسای جمهوری مقاومت میکند.
بزرگترین تشکل سیاسی حامی علی لاریجانی، فراکسیون رهروان ولایت که معتدل تر از اصولگرایان نزدیک به پایداری هستند همواره از او حمایت میکنند.
یکی از جنجالی ترین حاشیههای سیاسی علی لاریجانی طی سالهای اخیر تصویری است از او که در کنار رئیس دولت اصلاحات دیده میشود.
آیا لاریجانیها به نقطه ی پایان رسیده اند؟!
حرفهای مهاجری اگر چه از انتخابات و تصمیمات اصولگرایان آغاز میشود اما در نقطه ی پایانی به تصمیم علی اردشیر لاریجانی آن هم از یک سال پیش منتهی میشود.
محمد مهاجری روزنامه نگار اصولگرا با اشاره به اینکه مهمترین مساله این روزهای اصولگرایان دستیابی به لیست مشترک برای انتخابات مجلس یازدهم است، میگوید:« آنها خیلی علاقه ندارند که اطلاعات مربوط به فعالیت آنها به بیرون درز کند، اما رقابت درونی سنگینی برای سهمخواهی در میان این جریان وجود دارد. جبهه پایداری و اصولگرایان سنتی تلاش میکنند تا سهم بیشتری از لیستهای انتخاباتی بدست آورند. جریان مستقل اصولگرا هم وضعیت مشخصی نداشته و اطلاعات دقیقی هم از آنها نیست.»
وی خاطرنشان میکند: «جریان رفتارهای خاص و بداخلاق یک تهدید برای اصولگرایان محسوب میشوند. آنها سعی میکنند با رفتارهای خاص، سایر اصولگرایان را مطیع خود کرده و آنها را ساکت کنند. آنها با شعارهای به ظاهر انقلابی و ارزشی، به دیگران تهمت زده و با دروغ بستن به دیگران، خود را مطرح میکنند. این تهدید از ۲۲ سال پیش برای اصولگرایان وجود داشته است.
این فعال رسانهای اصولگرا همچنین درباره احتمال ارائه لیست مشترک از سوی اصولگرایان تصریح دارد: « شورای نگهبان یار دوازدهم اصولگرایان است و ردصلاحیت میان آنها خیلی جدی نیست؛ بنابراین از الان با خیال راحت در حال تهیه لیستهای خود هستند. اعتقاد من این است که تندروهای جریان اصولگرا با کمترین زحمت میتوانند بر لیستهای اصولگرایان مسلط شده و جریان خردگرا اصولگرایی سهم کمتری بدست میآورند. » مهاجری با اشاره به اینکه جبهه پایداری با حمله به دولت و مخالفان خود تلاش میکند که فضای سیاسی کشور را به نفع خود کند، گفت: برخی و اندک اصولگرایانی علاقه دارند انتخابات با مشارکت کمتری برگزار شود تا آنها پیروز شوند، اما اگر میزان مشارکت مردم به ۶۰ درصد برسد، این جریان در مجلس یازدهم مسلط نخواهد بود.
وی درباره احتمال سرلیست شدن قالیباف در تهران میگوید: « اطلاع دارم که علی لاریجانی از یک سال پیش به نزدیکان خود اعلام کرده است که نامزد انتخابات مجلس یازدهم از هیچ حوزهای نخواهد شد؛ بنابراین در شرایط غیبت لاریجانی، مدعیانی برای جانشینی او در مجلس پیدا شده اند. قالیباف هم از مدتی قبل فعالیت انتخاباتی و رسانهای خود را آغاز کرده است و حضور او در برنامه تلویزیونی چند شب پیش یک برنامه کاملا تبلیغاتی و انتخاباتی بود که با رانت صداوسیما انجام شد.»
هر آمدنی قطعاً رفتنی به دنبال دارد! هر بودنی نبودنی و هر اوجی فرودی و هر فروغی؛ خاموشی! علی اردشیر لاریجانی با همه ی انتقاداتی که در ادوار مختلف در اطرافش وجود داشت از محافظهکاران معقولی است که همواره با درک درستی از شرایط موجود گام برداشته است و اما همه گفتارها و گمانه زنیها از پایان یک دوران برای خانواده ی لاریجانیها سخن به میان میآورد؛ خانواده ای که طی ۴ دهه ی گذشته همواره در جایی از سیاست، مدیریت و ریاست حضوری پر رنگ داشته اند و اما این خانواده با پایان ماموریت آیت الله صادق آملی لاریجانی در قوه قضائیه و پایان مجلس دهم و به تبع آن پایان حضور ۱۲ ساله در مجلس، اگر اتفاق غیر قابل پیش بینی ای نیفتد به تاریخ خواهد پیوست و تنها رد و نشانهای که میتوان امیدوارانه به انتظار آن نشست، دست به قلم بردن علی اردشیر لاریجانی و خاطره نویسی از دورانی است که او در ظهور و وجود آن نقشی غیر قابل اغماض داشته است. فی الحال باید مهر پایان را برای زدن به کارنامه لاریجانیها آماده کرد مگر آن که یکی از آن عبارتها و تعابیر شاذ سیاسی همچنان یکی از این ۵ برادر را که قطعاً علی است در عرصه سیاست و مدیریت کشور باقی نگاه دارد.