نامه فدایت شوم «معجزه هزاره سوم» برای «قصاب یمن»!
محمود احمدی نژاد از آن دست سیاستمداران غیرقابل پیش بینی است که هرازگاه با سخنان و اقدامات متهورانه خویش، موجب میشود تا عده کثیری انگشت بر دهان بمانند! از شرکت در انتخابات علیرغم نهی مستقیم رهبری گرفته تا اظهارنظرات عجیب موسیقیایی و اخیراً نامه به جلادی خونخوار همچون بن سلمان، همه و همه حکایت از آن دارند که وی تنها راه دیده شدن و تداوم سلوک سیاسی خویش را در بیثباتی و شناگری برخلاف امواج، تشخیص داده است.
جالبترین بخش از نامه احمدی نژاد به بن سلمان، آنجایی است که مینویسد: «میدانم که جنابعالی از وضعیت فعلی ناخشنود و از اینکه روزانه جمعی از مردم بی گناه کشته و زخمی میشوند، ناراحتید و از این رو از برقراری صلحی عادلانه استقبال مینمایید. بر این باورم که آن برادر محترم در پاسخ به انتظار روشن مردم منطقه و جامعه بشری، با نیک اندیشی و تامل در آثار این درگیری خانمانسوز، به گونهای عمل خواهید کرد که به نیکی از آن یاد شود.»!
سخن گفتن احمدی نژاد از باب صلح و نیکاندیشی و شرافت با فردی که دستور در اسید انداختن قطعات مثله شده هموطن منتقدش «جمال خاشقچی» در ترکیه را داد، همان قدر مضحک است که توقع داشت پلنگ تیز دندان بر حال گوسفندان ترحم کند! جالب اینجاست درحالیکه پس از رسوایی خاشقچی حتی اروپاییان و آمریکاییهای طرفدار آل سعود نیز به درنده خویی بن سلمان پی بردند و علیرغم به خطر انداختن منافع مادی، قید حمایت از او را زدند؛ اما عقل سیاسی محمود احمدی نژاد کماکان امیدوار است تا آن «برادر محترم» با دست کشیدن از جنایت بشری ضد یمنیها، به گونهای عمل کند که در آینده از آن به نیکی یاد شود!
تغییر مواضع ۱۸۰ درجهای احمدی نژاد در عرصه بین الملل، اما به همین نامه نگاری اخیر محدود نمیشود و مسبوق به سابقه بوده است. استفاده از عبارت بهار عربی بجای بهار اسلامی؛ تقلیل فتنه سوریه به جنگ داخلی و زیر سوال بردن دستاوردهای مدافعین حرم؛ پشیمانی از مواضع درست ضدصهیونیستی و مصاحبه با خبرنگار اسرائیلی؛ استقبال از مذاکره مستقیم با آمریکا در اوج تحریمهای ناجوانمردانه اوباما و…، تنها بخشی از کنشگریهای شاذ رئیس فرقه بهاریون میباشد که متاسفانه آبرو، اعتبار و اندوختههای گذشته او را نیز کاملاً از بین برده و محو نموده است!