قیام ۱۵ خرداد، جرقههای سرنگونی رژیم شاهنشاهی را رقم زد/ علمای اهل سنت گلستان پا به پای علمای اهل تشیع به میدان آمدند
با انتشار خبر دستگیری امام و قیام ۱۵ خرداد مردم قم و دیگر نقاط کشور و در پی آن کشتار رژیم شاهنشاهی در خیابانهای تهران و سراسر کشور، در حقیقت بسترساز و منشا انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ بود و نخستین جرقههای سرنگونی رژیم شاهنشاهی را رقم زد.
به گزارش صحرانیوز ، در خرداد سال ۴۲ همزمان با آغاز ماه محرم، همدلی و همراهی ملت ایران و حتی نخبگان علمی به درجهای رسید که در تاریخ ایران بیسابقه بود به همین دلیل فشار رژیم و سختگیری بر انقلابیون نیز هر روز افزایش مییافت و هر اعتراض و حرکت انقلابی به شدت سرکوب میشد.
سخنرانی کوبنده امام خمینی(ره) بر علیه شاه و رژیم پهلوی
ساواک قبل از ماه محرم سال ۴۲ با تهدید و ارعاب به سخنرانان مذهبی هشدار داده بود که در سخنان خود سه مطلب را رعایت کنند: ۱. بر ضد شخص شاه سخنی نگویند؛ ۲. از اسرائیل و آنچه مربوط به اسرائیل است، چیزی نگویند؛ ۳. نگویند اسلام و قرآن در خطر است و دستگاه را ضد اسلامی نخوانند! ولی زمانی که امام خمینی (س) از این خبر مطلع شدند، با صدور بیانیهای خطاب به وعاظ و گویندگان دینی و هیئتهای مذهبی، هشدار دادند: «این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان مجرم و قابل تعقیب هستند… سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است…»
ولی با وجود همه این تهدیدها سخنان محکم و استوار امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه قم در عصر گرم روز سیزدهم خردادماه سال ۴۲ که مصادف با عاشورا بود لرزه بر مستکبران انداخت و همه معادلات را بر هم زد. امام در این سخنرانی در حضور هزاران نفر از طلاب و مردم قم حکومت پهلوی را با بنی امیه مقایسه و شاه را «آقای شاه!» «تو!» «بیچاره!» و «بدبخت!» خطاب کرد، تعابیری که تا آن روز کمتر شنیده شده بود.
خبر سخنرانی روز عاشورای امام به سرعت در سراسر کشور پیچید؛ دستوری محرمانه برای دستگیری شبانه امام خمینی (ره) صادر شد. تعدادی از انقلابیون نیز در شامگاه ۱۴ خرداد دستگیر شدند؛ تعداد زیادی از کماندوهای پهلوی سحرگاه ۱۵ خرداد منزل امام در قم را محاصره کرده و ایشان را در حالی با ترس فراوان پس از دستگیری به تهران منتقل کردند که آرامشی بیبدیل در چهره امام دیده میشد.
زمینه شکل گیری قیام ۱۵ خرداد
خاستگاه قیام ۱۵ خرداد از نقش و جایگاه روحانیّت در جامعه ایران و پیروی مردم از آنها ناشی می شود. زیرا در طول ۱۰۰ سال گذشته تاریخ معاصر، روحانیّت مبارز انقلابی به دلیل سیاست ها و برنامه های ضد اسلامی سلسله قاجار و خاندان پهلوی، توده های مردم مسلمان ایران را علیه آنها بسیج کردند. در طول این ۱۰۰ سال، درک مردم از مسایل سیاسی بتدریج دچار تحوّل شد و با سیاسی شدن افکار عمومی مردم، روحیه مبارزه جویی با نظام های طاغوتی در سرلوحه حرکت های آنها قرار گرفت. ابتدا قیام تنباکو بر ضد تسلّط اقتصادی بیگانگان (انگلیس) شکل گرفت. سپس افکار عدالت جویانه و قانون خواهی در انقلاب مشروطیت و قانون اساسی مشروطه تبلور یافت. جنبش ملّی شدن نفت نیز یک مبارزه ضد استعماری بود که حیطه وسیع تری نسبت به قیام تنباکو داشت.
شرح و چگونگی رخداد قیام ۱۵ خرداد
خبر دستگیری امام به سرعت در قم و مناطق اطراف پیچید. زنان و مردان از روستاها و شهرها به طرف منزل رهبر خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید. خشم مردم آنچنان بود که ابتدا مأموران پلیس پا به فرار گذاشتند. آنها پس از تجهیز قوا به میدان آمدند.
نیروهای کمکی نظامی نیز از پادگان های اطراف به قم گسیل شدند. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه(س) بیرون آمدند، رگبار مسلسل ها گشوده شد و تا ساعتی چند درگیری شدید ادامه داشت. حمام خون به راه افتاده بود. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند و در فضای قم برای ایجاد رعب بیشتر دیوار صوتی را شکستند. قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیون های نظامی، اجساد شهدا و مجروحان را به سرعت از خیابان ها و کوچه ها به نقاط نامعلومی انتقال دادند. غروب آن روز قم حالتی جنگ زده و غمگینانه داشت.
صبحگاه پانزده خرداد خبر دستگیری امام خمینی(ره) به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. مردم ورامین و شهرک های اطراف به طرف تهران سرازیر شدند. تانک ها و ابزار زرهی و نیروهای نظامی برای جلوگیری از ورود معترضان به شهر در سه راهی ورامین با جمعیت درگیر شدند و جمع زیادی از راهپیمایان را به خاک و خون کشیدند. جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر نیز گرد آمده و با شعار «یا مرگ یا خمینی» به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، ۲ تن از جوانمردان جنوب شهر تهران، با گروه خود در حرکت بودند. این ۲ تن بعد از چندی دستگیر و در ۱۱ آبان ۱۳۴۲ تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید شدند.
نزدیک ترین ندیم همیشگی محمدرضا پهلوی، تیمسار حسین فردوست در خاطراتش از به کارگیری تجربیات و همکاری زبده ترین مأموران سیاسی و امنیتی امریکا برای سرکوب قیام و همچنین از سراسیمگی محمدرضا پهلوی و دربار و امرای ارتش و ساواک در این ساعات پرده برداشته و توضیح داده است که چگونه محمدرضا پهلوی و ژنرال هایش دیوانه وار فرمان سرکوب صادر می کردند. ارتشبد فردوست در توضیح وخامت اوضاع می نویسد: به اویسی (فرمانده لشکر گارد ویژه) گفتم «تنها راه این است که هر چه آشپز و نظافتکار و اسلحه دار و غیره در لشکرداری مسلح کنی». سرانجام مأموران نظامی و پلیس با تیراندازی های گسترده و مستقیم و به کارگیری هرچه در توان داشتند بر قیام مردم فائق آمدند.
امیر اسدالله علم نخست وزیر در خاطراتش می نویسد: اگر ما عقب نشینی کرده بودیم ناآرامی به چهار گوشه ایران سرایت می کرد و رژیم ما با تسلیم ننگ آوری سقوط می کرد. در آن موقع حتی این را به شاه عرض کردم که اگر خود من هم از مسند قدرت به زیر کشانده شوم شما همیشه می توانید با محکوم کردن و اعدام من به عنوان مسبب آنچه واقع شده خود را نجات دهید! (گفت وگوهای من با شاه: خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم.)
۱۵ خرداد در تهران و قم حکومت نظامی برقرار شد اما با این وجود، روزهای بعد نیز تظاهرات وسیعی برپا بود که در هر مورد به درگیری خونین انجامید. با دستگیری رهبر نهضت و کشتار وحشیانه مردم در ۱۵ خرداد ۴۲، قیام به ظاهر سرکوب شد.
دستگیری دست کم ۳۰ نفر در گرگان
آیت الله سید کاظم نور مفیدی، امام جمعه و نماینده ولی فقیه در استان گلستان در خصوص قیام ۱۵ خرداد و گسترش راهپیمایی ها در گرگان، عنوان کرد: رفته رفته به سالگرد واقعه خونین ۱۵ خرداد سال ۴۲ نزدیک میشدیم. در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ مردم قم و تهران دراعتراض به دستگیری حضرت امام خمینی قیام کردند که به دست مأموران قسیالقلب رژیم شاه به خاک و خون کشیده شدند و این جنایت رژیم شاه آنقدر بر مردم و مخصوصاً حضرت امام ناگوار آمد که هر سال مردم ایران یاد و خاطره شهیدان ۱۵ خرداد را گرامی میدارند.
چند روزی مانده بود به سالگرد این واقعه که من با تماسهای مخفیانه با جمعی از مردم انقلابی و جوانان پرشور در گرگان، آنها را تشویق به برگزاری راهپیمایی به مناسبت سالگرد این قیام تاریخی کردم که آخر هم مؤثر افتاد. به طوری که عصر روز ۱۵ خرداد سال ۵۷ جوانان و سایر اقشار انقلابی گرگان با تجمع و تظاهرات در میدان عباسعلی، خیابان امام خمینی [پهلوی سابق]، محله سرچشمه، خیابان ملل و مولنرُژ [پنج آذر فعلی] اقدام به برگزاری راهپیمایی کردند که مأموران حتی به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی و تعدادی را هم بازداشت نمودند. ظاهراً ۳۰ نفر در این جریان به دست مأموران شهربانی دستگیر شدند. تظاهرکنندگان نیز با حمله به ماشینهای شهربانی شیشههای آنها را شکستند.
قیام ۵ آذر مردم گرگان پیوست قیام ۱۵ خرداد بود
در آن روزها رژیم پهلوی به روزهای آخر عمر خود نزدیک میشد و از هر روشی در سرکوب کردن مردم استفاده میکرد تا تظاهرات و راهپیمایی انجام نشود.
در ۲۹ آبان سال ۵۷ مأموران پهلوی به حرم امام رضا (ع) حمله کرده و مردم را به خاک خون کشیدند و این واقعه دل مردم را به درد آورد و در همین راستا امام راحل پیامی صادر کرده و روز پنجم آذر را عزای عمومی اعلام کردند.
این خبر شاید بیش از همه جا در گرگان بازتاب داشت و مردم کسب و کارها را تعطیل کرده و از همه شهرها و روستاهای اطراف جمع شدند تا در راهپیمایی شرکت کنند.
اما مأموران جنایتکار رژیم طاغوت مردم را گلوله باران کرده و عدهای را مجروح و ۱۴ نفر را به شهادت رساندند.
سید اسماعیل حسینی، احمد سبطی، سید نظامالدین نبوی، حسین مقصودلو، سیدجعفر علاالدین، چنگیز امیر لطیفی، عباس خالداران، ابوالحسن هادی، حجت الله عباسی، فرامرز ویزواری، حسینعلی نصیری، حسین محبی راد و صدیقه پروانه و نرگس قصابان شهدای قیام پنجم آذر مردم گرگان هستند.
به جرات می توان گفت: پیوست و ارتباط قیام ۵ آذر، قیام ۱۵ خرداد بود، روح این انقلاب ها را می توان در قیام عاشورا دید که وجه تشابه به مانند قیام ۱۵ خرداد و رامین است.
قیام ۱۵ خرداد منشا شکل گیری قیام ها بود/ علمای اهل سنت پا به پای علمای تشیع به میدان آمدند
آلحاج محمد امین آخوند صفری، امام جمعه اهل سنت شهر فراغی شهرستان کلاله که یکی از مبارزان انقلابی در زمان پهلوی در شرق گلستان بود؛ در گفتگو با خبرنگار ما با بیان اینکه قیام ۱۵ خرداد منشا شکل گیری قیام ها بود؛ گفت: به دنبال قیام ها و اعتراضات گسترده مردم در کشور، اواخر دوران حکومت طاغوت بود که مجبور به اعزام به سربازی شدم و در حالی که در شرف خدمت بودم؛ از روحانی بزرگ منطقه دوست محمد آخوند میرحسنی شنیدیم که حضرت امام خمینی (ره) دستور داده اند که سربازها در پادگانها نمانند؛ من هم در هیمن راستا به خراسان فرار کردم.
محمد امین آخوند از تلاشهای دوست محمد آخوند میرحسنی برای انقلاب نیز گفت واظهار داشت: در زمان قبل انقلاب و بعد آن تلاش های زیادی برای آگاهی بخشی به مردم انجام شد، تلاشهایی که منجر به آگاهی مردم برای انتخاب آگاهانه و افزایش بصیرت آنها شده بود و مردم منطقه(شرق گلستان) این بصیرت را در روز ۱۲ فروردین سال بعد از انقلاب نشان دادند و با آگاهی کامل به جمهوری اسلامی رای آری دادند.
امام جمعه شهر فراغی در خصوص فعالیتهای انقلابی آن زمان در منطقه گفت: برای سخنرانی در بین مردم با پای پیاده روستا به روستا می رفتیم. گاهی در یک شبانه روز ۲۰ روستا را سر می زدیم و برای مردم در مساجد صحبت می کردیم.
وی ادامه داد: کار تبلیغ در فصل زمستان خیلی سخت تر بود؛ چرا که برف آن زمانها خیلی زیاد می بارید و البته جاده ها نیز مثل آلان نبود؛ ولی به عشق امام و انقلاب علمای اهل سنت پا به پای علمای اهل تشیع به میدان آمدند تا انقلاب و نظام تثبیت شود.
نتایج و پیامدهای قیام ۱۵ خرداد
قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران بود. محمدرضا پهلوی ۲ روز بعد از نهضت ۱۵ خرداد، قیام مردم را بلوا، اقدامی وحشیانه و نتیجه اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه نامید و سعی کرد تا آن را به خارج از مرزها و اشخاصی همچون جمال عبدالناصر نسبت دهد. سستی ادعاهای محمدرضا پهلوی بر هیچ کس پوشیده نبود. برخلاف ادعاهای مکرر وی، عناصر چپ و کمونیست ها نه تنها هیچ گونه مشارکتی در این قیام نداشتند بلکه حزب توده و دیگر کمونیست های ایران در نوشته ها و مواضع خویش به تکرار تفسیر رادیو مسکو و روزنامه های شوروی از وقایع پانزده خرداد می پرداختند. حزب کمونیست شوروی، قیام ۱۵ خرداد را حرکتی کور و ارتجاعی بر ضد اصلاحات مترقّیانه رژیم می دانست. ادعای کذب دیگر محمدرضا پهلوی (در خصوص دخالت دولت مصر) نیز با وجود تلاش و دسیسه ساواک هیچ گاه از طرف احدی باور نشد. استقلال و اراده ملی در خلق این حماسه، آنچنان فاحش بود که اینگونه برچسب ها نمی توانست، کمترین لطمه ای بدان وارد سازد.
پس از قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی، مطبوعات خارجی به صورت های مختلف و با تیترهایی بزرگ از این روز نام بردند. برای مثال روزنامه “دی ولت” در شماره ۱۲۹ خود نوشت:” در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد”. یا روزنامه “الاهرام” در ۱۶ خرداد نوشت: “دیروز تهران در آتش خشم شعله ور شد… این، شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود و هنگامی آغاز شد که رهبر دینی، روح الله خمینی و یاوران او دستگیر گردیدند”.
پس از واقعه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ با وجود سانسورهای شدید رژیم، خبرهای دستگیری امام خمینی(ره) و قیام ۱۵ خرداد در مدت کوتاهی نه تنها در سراسر کشور، بلکه به فراتر از مرزها گسترش یافت و موجی از نفرت و خشم ضد رژیم به راه افتاد. حوزه های علمیه نجف، کربلا و کاظمین به حمایت از امام خمینی(ره)، تلگراف هایی به سران کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژیم را به شدت محکوم کردند. تمام این اتفاق ها در حالی صورت می پذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری از حقایق و وقایع منعکس نمی شد.
جنبش پانزده خرداد، اگرچه واکنش طبیعی مردم مسلمان در برابر مصوٌبات خلاف اسلام رژیم و بازداشت امام خمینی(ره) بود، آزادی فوری ایشان را در برنداشت. از این رو، اعتراض ها از همه نقاط ادامه داشت و سرانجام علمای طراز اوٌل کشور، برای چاره جویی در تهران اجتماع کردند. رژیم حاکم که از یک پانزده خرداد دیگر بیمناک بود، کوشید آنها را پراکنده سازد و قدمی در راه خواست آنها برندارد. از طرفی مراجع تقلید، اعلامیه ای صادر کردند، مبنی بر این که امام خمینی (ره) مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید است و برپایه قانون از محاکمه و تعرٌض مصون است. سپس با انتشار این مطلب، رژیم خود به خود مجبور شد، برای فرو نشاندن نارضایتی های عمومی، امام خمینی(ره) را آزاد کند.